سلام

اين ترانه از من نبود-مال خانم زويا زاكاريان بود كه در آلبوم هواي خانه استاد سياوش قميشي اجرا شده است

من خودم در حال مذاكره با يك بنده خدايي در آلمان(احسان ياوراني) هستم تا ترانه هايم را به استاد سياوش برساند.اگر اينكار انجام شد ترانه هاي خودم را هم در وبلاگ خواهم گذاشت.

سي در صد نوشته هايت را قبول دارم.بقيه اش را هم نرسيدم بخوانم.

پاينده باشي

سلام ممنونم كه هميشه به من سر مي زنيد

مطلبتون جالب بود من هم باهاتون موافقم كه دستورات خداوند چه در مورد عشق چه در همه موارد بهترين كمك براي انسان و عل نكردن به اونها مشكات فراواني براي انسان داره

منم آپ كردم تشريف بياريد ..موفق باشيد

واما عشق: مي گويند كه مرگ عشق وصال است ...لذامن آن چيزي را عشق مي دانم كه با وصال به ان انسان نه تنها نبايد بي ميل شود بلكه عطش عشقش فروزانتر شود...

اما خيلي از معلم ها هم هستند در آموزش وپرورش كه زحمت كشيده اند وبه قول شما با صرف عمر وبا زحمت فراوان مدرك فوق ليسانس ودكترا گرفته اند...خب اينها را چه مي فرماييد؟اين عزيزان با منطق شما..هيچ تفاوتي با معلم دانشگاه ندارند..خب اينها چرا نبايد حقوق شان برابر باشد؟راستي چه فرقي است بين اين دكتر با آن دكتر؟چرا يكي بايد در هفته24 ساعت كار كند ويكي ديگر 10 ساعت!..آخه كجاي اين عدالت است؟...جيگر!..موفق باشيد

سلام /...قبول دارم كه خيلي ها كه از هر كجا وامانده شده اند آمده اند به آموزش وپرورش وبا مدرك پائين شده اند معلم من خودم از اين نمونه ها زياد سراغ دارم...اما عرض من اين است كه چرا بايد جايگاه آموزش وپرورش آنقدر پائين باشد كه هر كس بتواند واردعرصه تعليم وتربيت بشود...آيا در كشورهاي توسعه ياقته هم اينطوري است؟اصلا چرا آنقدرجايگاه ضعيف است كه نخبه ها ي علمي وارد آموزش وپرورش نمي شوند؟...ببينيد شخصت يك فرد در دوران كودكي ودوراني كه در آموزش وپرورش سپري مي كند شكل مي گيرد..حالاچه كساني مي توانند شخصيت فرزندان اين مرز وبوم را شكل دهند؟آيا آن دسته از معلم هاي كه شما از آنها ياد كرديد مي توانند چنين نقشي را بعهده بگيرند؟..كمي عميق به مسائل نگاه كنيم

به نام عشق افرين

سلام اقا جواد خيلي عالي بود انتظار داشتم بيشتر بنويسيد و ما بيشتر بهره ببريم اما بي صبرانه منتظرم ادامه ي مطلبتون رو بخونم

چون از نوع ديدگاه و نحوهي نوشتنتون خوشم اومد